۶. رفتار متناقض
خورهها حس انصاف عمیقی دارند، شاید برای این واقعیت است که در فناوری ازاطلاعات، ساختار و یکدستی حیاتی است. نمیشود که مستندات یک چیز را بگویند درحالیکه کُد کار دیگر انجام میدهد، به همین شکل مدیران نمیتوانند یک چیز بگویند بعد کار دیگر انجام دهند.
۷. نادیده گرفتن خورهها
از آنجا که مدیران و خورهها آدمهای متفاپتی هستند، ممکن است مدیران خورهها را تنها بگذارند. این مدیریت بر آنها را سخت میکند، خورهها هم همچون دیگر گروهها رهبری خوبی نیاز دارند.
۸. تصمیمگیری بدون مشورت با آنها
خورهها معمولا جنبههای فنی کسبوکار را بهتر از مدیران میدانند، پس تصمیمگیری فنی بدون مشورت با آنها بزرگترین اشتباهی است که مدیران میتوانند مرتکب شوند.
۹. ندادن ابزارهای لازم
یک کامپیوتر سریع هزینه بیشتری از یک کامپیوتر قدیمی دارد و ممکن است خرید آن جزو استانداردهای شرکتی نباشد اما خورهها کامپیوتر را به گونهای متفاوت به کار میبرند. کامپیوتر کُند بهرهوری را پایین میآورد و هر روز مایه آزار میشود. همینگونه است نرمافزارهای قدیمی شده. به آنها ابزارهایی را که نیاز دارند بدهید.
۱۰. فراموش کردن اینکه خورهها کارکنانی خلاق هستند.
برنامهنویسی فرآیندی خلاق است نه فرآیندی صنعتی. خورهها باید پیوسته راهحلهایی برای مسایل نو ارایه کنند و به ندرت مسالهای مشابه را دو بار حل میکنند. بنابراین به آنها فرصت و انعطلاف پذیری لازم را بدهید. پوشیدن لباسهای فرم و رسمی همه نوآوریها را از بین میبرد. همینطور آنها محیطی خلاق میخواهند تا از «پارتیشنهای» مربع مستطیل دوری کنند.
انجام یک یا بیشتر از این ۱۰ اشتباه (و من مدیرانی را دیدهام که همه این ۱۰ اشتباه را مرتکب شدهاند) نتایجی جدی در بر دارد، نتایجی چون:
- انگیزههای پایین
- از دست دادن بالای کارکنان
- رشد گریز از کار
- بهرهوری پایینتر
- کیفیت پایینتر
- خدمات بد
خورههای شاد خورههایی بهرهور هستند و مهمترین فاکتور، مدیریت خوب و مناسب وضعیت آنها است.